قدر و قیمت زمان
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس تاسف که از این حاصل ایام بریم حافظ
شریفترین چیزهای دنیا "عمر" است ، که باید آن را قدر دانست ؛ و چنین سرمایه ی بزرگی را رایگان از دست دادن ، کمال بی خردی و نادانی است ! مثلی است انگلیسی که می گویند : " وقت طلاست ." گرچه ایرانیان هم غالبا در مقام ارزش وقت و عمر ، این مثل را به کار می برند ؛ ولی آنان که چنین مطلبی را گفته و می گویند ، سخن را به میزان حقیقی نسنجیده اند ، زیرا یا "وقت" را خیلی تنزل داده و یا "طلا" را چندین هزار برابر ترقی داده اند ؛ و گرنه "طلا" چیزی نیست که قابل برابری با "وقت" باشد . بنابراین وقت عزیزترین و باارزش ترین گوهرها است . نباید دقیقه ی آن را به بیهوده تلف کرده ، به هدر دهیم . باید متوجه بود که در برابر چنین سرمایه ای قیمتی ، چه متاعی را باید خریداری نمود .
دیده اید که بعضی اشخاص ، هزینه های روزانه زندگی خود را ، یادادشت می کنند . این عمل علاوه بر تنظیم امور مالی خانواده ، اثیر زیادی در صرفه جویی و جلوگیری از خرجهای بیهوده و بی معنی دارد . معمول است که بزرگان ، خاطرات و رویدادهای اطرف خود را می نویسند ؛ چون می خواهند در خاطرات خود ، نویسنده اعمال بد خود نباشند ، دقت می کردند در گفتار و کردارشان عمل زشت و شرم آوری نباشد ؛ لذا اشتیاق به کارهای نیک و انصراف از اعمال ناپسند در فکر آنها قوت می گرفت .
پس عاقل کسی است که وقت خویش را به کاری صرف کند ، که یا فایده دنیوی و یا آخرتی و یا مردمی داشته باشد و از بیکاری و کارهای بی فایده ، سخت گریزان باشد . تا چه رسد به اعمالی که علاوه بر مفید نبودن ، زیان آور هم باشد !
آن طفل که قدر وقـت دانست دانستـن قــدر خــــود توانست
هرچون که رود ز دست انسان شاید کـه به دسـت آیـد آسان
جــز وقـت که پیش کس نیاید چـون رفـت ز کف دگــر نیاید
گر گوهری از کفت برون تافت در سایـه وقـت می تــوان یافت
ور وقت ز دست رفــت ارزان بـا هیـچ گـهـر خـریـد نتــــوان