ارزش فضل و کمال
سقراط به یکی از شاگردان خود ، "کزینفون" گفت : "می دانی که کجا نان می فروشند ؟ "
کزینفون گفت : " بله ، نان در فلان مکان به فروش می رسد . "
- : " آیا می دانی که گوشت را در چه محلی می فروشند ؟ "
- : " در فلان جا ... "
- : " آیا می دانی که سرچشمه فضیلت یا خیر مطلق چیست و کجاست ؟ "
- : " نه ! "
سقراط : " آیا شرم آور نیست که تو محل فروش نان و گوشت و ... را بدانی ولی از منبع و سرچشمه فضیلت و دانایی ، که تنها وجه امتیاز بین انسان و حیوان است ، اطلاع نداشته باشی ؟! "
بسیاری هستند که جای خوردنی ها و آشامیدنیها را می دانند و ای بسا که همه روزه در آنجا رفت و آمد داشته باشند ، اما سالها ممکن است بگذرد ولی قدم به جایی که در آن علم و فضیلت و عبودیت و موجبات کمال انسانی است ، نگذارند .
در زمان طاغوت یک بازیگر فاسد سینما ، هزاران بار مشهور تر و محبوتر از یک انسان دانشمند و صاحب فضل و کمال بود .
شیخ بهایی :
ای چـرخ که با مـــردم نــادان یـاری پیـوستــه بـه اهـل فضـل غم می باری
هـرلحظه ز تو بر دل من بار غمی ست گـویـا کـه ز اهـل دانشـم پنــــداری
شاعر دیگری می گوید :
گوهر فضل مکن عرضه بر بی خردان که ندانند در این جامعه مقـدار کسی
میزان ارزش فکری هر اجتماعی را می توان از ارتباط آنان و یا عدم ارتباط شان با اهل فضل و کمال دانست .