دستهای متفاوت
تو برنامه تلویزیونی توی سه بخش جدا سه میهمان داشتند . میهمان اولشون مربی تیم والیبال و رئیس فدراسیون بود . میهمان دوم خانواده جانباز ۱۰۰ درصد سیّد نورخدا موسوی بود که در عملیات مرزبانی علیه گروهک ریگی از ناحیه سر تیر خورده بود و مدت پنج ساله که توی کما (زندگی نباتی) به سر می بره و هیچ حس و عکس العملی نداره . میهمان سومشون هم بازیگر فیلم طنز هفت سنگ بود بهمراه ماهور بازیگر خردسال این مجموعه . نکته اینجا بود که مجری و بقیه عوامل برنامه بعد از تمام شدن گفتگو با مهمانان هر بخش براشون دست می زدند و اونها رو تشویق می کردند اما نوع دست زدن متفاوت بود . برای بازیگرای سریال دست زدند چون باعث شدند مردم با دیدن این سریال سرگرم بشن . برای مربی و تیم والیبال دست زدند چون باعث شدند احساس غرور بکنیم و تیم والیبال ما جزو چهار تیم برتر دنیا بشه اما وقتی برای خانواده جانباز سید موسوی می خواستند دست بزنند خیلی با احترام بلند شدند و از ته دل و به عنوان یک وظیفه و ادای دین دست زدند . می خوام بگم دست زدن برای دو بخش این برنامه دقیقا تحت تاثیر وجود افرادی مثل سید موسوی بود چون اگه افرادی مثل ایشون نبودند تا از مرزهای ما دفاع کنند چه بسا ما امنیت و آرامشی نداشتیم که بشینیم سریال طنز نگاه کنیم یا اینقدر با آرامش و برنامه ریزی کار کنیم تا تیم والیبال مون موفقیت کسب کنه. یادمون نره اگه آرامش داریم ، اگه امنیت داریم بخاطر اینه که بعضیا از جان خودشون گذشتن . بخاطر اینه که خانواده هایی مثل خانواده سیدموسوی از آرامش خودشون گذشتن . دختر سید موسوی تو برنامه می گفت پدرم اوقاتی می شه که تشنج می گیره و با وجود اینکه اون لحظه ها خیلی به ما سخت می گذره اما باز خوشحالیم چون لا اقل با این تشنج ، سکوت در کما بودنش می شکنه و یادمون میاد که پدرمون هنوز نفس می کشه . به خدا مدیون این خانواده ها هستیم اگه یک لحظه از دفاع از این نظام مقدس و این انقلاب و ارزشهای دینی دست برداریم .
- ۱ نظر
- ۱۰ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۹
- ۵۵۸ نمایش