روزه
- ۰ نظر
- ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۷
- ۷۲۱ نمایش
"وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیم" (یس 61)
خدا گفته "بنده من می خواهی صراط مستقیم را پیدا کنی؟
عبد من باش! همین راه، راه مستقیم است"
عبد یعنی بنده بودن
بنده بودن یعنی مطیع محض بودن
مطیع محض بودن یعنی هر چه مولی گفت بگوییم چشم
هر چه مولی گفت بگوییم چشم، یعنی حرف بقیه هیچ هیچ!
ولی ما...
- عروسی که میگریم. خیلی دوست داریم عبد باشیم، اما یک شب موسیقی گذاشتن و رقصیدن و ... که اشکالی ندارد!
- دخترمان را می خواهیم شوهر بدهیم، درست است که ایمان مهم است اما آیا نباید داماد یک شغل درست و حسابی داشته باشد؟!
- بالاخره باید توی این دوره و زمانه به روز باشیم. نمی شود که ماهواره نداشته باشیم!
- توی مهمانی همه زنها با مردها سلام و احوال پرسی می کنند و شوخی و خوش و بش و ... بالاخره قوم و خویش هستیم، نمی شود که!!!
امروز در حالی که در اینترنت به دنبال مطلبی بودم، به سوال یا (بهتر بگویم) اشکال جالبی برخوردم که نوشته شده بود:
"در یکی از ﻣﺪﺍﺭﺱ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺗﻬﺮﺍﻥ معلم در نمازخانه مدرسه درباره داستان آدم و حوا صحبت میکرده ﻭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ، ﺍﺯ ﻣﻌﻠﻤﺶ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻣﮕﺮ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﺳﺠﺪﻩ ﻧﮑﺮﺩ، ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﮑﺮﺩ؟ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ: ﺑﻠﻪ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ است. ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺘﻪ: ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺸﻮﺩ ﻭ ﺁﺩﻡ ﻭ ﺣﻮﺍ ﺭﺍ ﮔﻮﻝ ﺑﺰﻧﺪ ﺗﺎ درخت (سیب) ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ؟ ﻣﻌﻠﻢ ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ..."
پس از اینکه شیطان بر آدم سجده نکرد خدا او را از درگاه خود راند و شیطان از خدا مهلت خواست و گفت که فرزندان آدم را گمراه خواهد کرد ، خدا به او مهلت داد وگفت : از این مقام بیرون شو که تو رانده درگاه مایی ، هرکه از فرزندان آدم تو را پیروی کند جهنم را از تو و آنان به یقین پر می گردانم . و به آدم گفت : ای آدم ، تو و جفتت در بهشت منزل گزینید و از هرجا بخواهید تناول کنید ولی نزدیک این درخت نروید (درخت گندم یا انگور یا سیب یا ...) که از ستمکاران خواهید گشت . آن گاه شیطان ، آدم و حوا را با وسوسه فریب داد تا زشتیهایشان را که از آنان پوشیده بود ، برایشان پدیدار کند و گفت : خدایتان شما را از این درخت نهی کرد جز برای اینکه مبادا (در بهشت) دو فرشته شوید یا عمر جاودان یابید و سوگند یاد کرد که خیرخواه شما هستم . پس آنان را به فریب و دروغی (از آن مقام بلند) پایین آورد ، پس چون از آن درخت تناول کردند ، زشتیهایشان (مثل عورات و سایر زشتیهای پنهان) بر آنان آشکار گردید و بر آن شدند که از برگ درختان بهشت خود را بپوشانند .
به تصویر بالا دقت کنید
جمله زیر رو هم حتما شنیدید
فاصله خدا تا ما چقدره ؟
نزدیکتر از رگ گردن یعنی فاصله ای که اصلا از اون نزدیکتر وجود نداره یعنی خدا با ما هیچ فاصله ای نداره
اما ما با خدا چقدر فاصله داریم ؟
دورترین فاصله ای که توی ذهنتون می گنجد رو فاصله من با خدا در نظر بگیرید . آخه نمازم که چه عرض کنم . انجام گناه که تا دلتون بخواد ... و
اما آدم می تونه به مرحله ای برسه که فاصله او با خدا به اندازه فاصله دو سر یک کمان باشه
مثل پیامبر اعظم ما که در شب معراج تا این فاصله به خدا نزدیک شد
سعی کنیم به خدا نزدیک بشیم قدم اولش هم نماز و بعد تدبر در قرآن و عمل به دستورات دینه .
خدای خود را چگونه بخوانیم ؟ خدای خود را به تضرع و زاری و نهانی (به صدای آهستهکه به اخلاص نزدیک است) بخوانید (و از اندازه مگذرید) که خدا هرگز متجاوزان را دوست نمی دارد و هرگز در زمین پس از آنکه کار آن نظم و اصلاح یافت ، به فساد و تباهکاری برنخیزید ، خدا را هم از روی ترس و هم از روی امید بخوانید ، که البته رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است .
ای فرزندان آدم ، محققا ما لباسی که عورتتان را بپوشاند و جامه هایی که تن تان را به آن بیارایید برای شما فرستادیم ، و لباس تقوا نیکوترین جامه است . این سخنان همه از آیات خداست (که به بندگان فرستادیم) شاید خدا را یاد آرند . ای فرزندان آدم ، مبادا شیطان شما را فریب دهد ، چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد ، در حالی که جامه از تن آنان بر می کند تا زشتیهایشان را در نظرشان پدیدار کند ، همانا شیطان و بستگانش ، شما را می بینند از جایی که شما ،آنها را نمی بینید و ما قرار دادیم شیطان را سرپرست کسانی که ایمان نمی آورند .
پس از آنکه آدم و و پروردگارشان آنان را ندا کرد که آیا من شما را از این درخت منع نکردم و نگفتم که شیطان دشمن آشکار شماست ؟ ( در این هنگام آدم و حوا یکی از زیباترین ربنا ها را فرمود " ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین" ) گفتند : خدایا ، ما بر خویش ستم کردیم و اگر تو ما را نبخشی و به ما رحمت و رافت نفرمایی سخت از زیانکاران خواهیم بود . خدا گفت : (از بهشت) فرود آیید که برخی دیگر مخالف و دشمنید و زمین تا هنگامی معین (یعنی وقت مرگ و قیامت) جایگاه شماست . در این زمین زندگانی کنید و در آن بمیرید و هم از آن باز انگیخته گردید .
از رسول خدا روایت شده است که فرمود : ای بندگان خدا ، شما همچون بیمار و خدا مانند طبیب است . مصلحت مریض در نسخه طبیب است نه آنچه بیمار تمایل دارد . پس تسلیم امر خدا باشید تا رستگار شوید
(( هر کس خدا و رسولش را نافرمانی کند ، قطعا دچار گمراهی آشکاری گردیده است))
این آیه مطرح می کند که هر انتخاب و نظری که مخالف قانون خدا و رسول باشد ،معصیت و انحراف از راه راست است . بنابراین انسان حق ندارد در برابر خواست خداوند اعمال سلیقه کند زیرا خداوند راه سعادت انسان را بهتر می داند
آنهایی هستند