از شوهر اطاعت کنید

یه جایی خوندم از یکی از بزرگان نقلی شده بود با این مضمون که اگر خدا نمی بود شایسته بود زنها شوهرانشون رو بپرستند .

عدالت با تساوی فرق می کنه . تساوی یعنی یک چیزی رو به طور مساوی تقسیم کردن اما عدالت یعنی هرچیزی رو جای خودش قرار دادن که شاید عدالت خیلی جاها با تساوی در تضاد باشه . مثلا به دو نفر که یکی شون خیلی درس خونده و یکی شون اصلا درس نخونده اگه به هر دو یک نمره بدیم ، تساوی رو برقرار کردیم اما اگه به اون که بیشتر درس خونده ، نمره بیشتری بدیم اینجا به عدالت رفتار کردیم . این مقدمه رو گفتم برای این که خیلی از زنها جدیدا ادعا می کنن که مردها عدالت رو برقرار نمی کنن یا اینکه زن رو از خیلی کارها منع کردن بر خلاف عدالته . مثلا می گن چرا زن باید از مرد اجازه بگیره یا چرا مرد باید فقط بعضی جاهای بدنش رو بپوشونه اما به زنها اینقدر سخت می گیرن و حتی یک موی سر زن هم نباید دیده بشه . یا چرا بعضی جاها شهادت زن مورد قبول نیست یا زنها نمی تونن در بعضی مقامها قرار بگیرند و ... . اما جواب ، اگه زنها رو این موضوع بحث دارن که چرا زن شدند و مرد نشدند که اون برمی گرده به حکمت خدا و جوابی براش نیست که بخوایم سر این موضوع دعوا داشته باشیم . اما اگه به این موضوع اعتراض دارند که چرا زنها باید از خیلی چیزها محروم باشند یا چرا باید با مردها از نظر حقوق فرق کنند با چند مثال خودتون نتیجه بگیرید . مثلا اینکه مرد باید کار بیرون رو بکنه و زن باید کار خونه رو . خوب فرض کنید یک زن حامله بشه تا 9 ماه که بچه تو شکمشه ، بعد هم که تا دو سال بچه باید شیر بخوره و بعد از اون اگه دوباره حامله نشه ، مسلما این بچه احتیاج به مراقبت داره و از اونجا که بچه در 7 سال اول زندگی به مادر بیشتر وابسته است پس حتما باید مادر از اون مراقبت کنه ، پس نمیشه که مرد تو خونه بمونه . در مورد اینکه میگن چرا خیلی مشاغل مختص مردهاست ، فرض کنید یک زن فرماندار باشه و یک جلسه تو مسجد بذارن و قرار باشه فرماندار هم شرکت کنه . خوب زن به اقتضای طبیعت خلقتش یه سری محدودیتها داره و فرض کنید این جلسه همزمان باشه با عادت ماهانه آنها ، چکار میشه کرد . یا اینکه چرا زن باید تمام بدنش رو بپوشه اما مرد نه ، خوب این ثابت شده که اگه حتی یک قسمت از بدن زن پوشیده نباشه مردها تحریک میشن ولی زنها فقط نسبت به بعضی نقاط مرد تحریک پذیرند . یا به اقتضای اون احساسات لطیفی که خدا به زن عطا کرده که برای مادربودن ، اون احساسات لازمه ، زنها خلقتشون طوریه که احساسی ترند ، پس برای قضاوت مناسب نیستند چون ممکنه از مسیر عدالت خارج بشن . یا اینکه چرا باید زن  از مرد برای کارهاش اجازه بگیره ، علاوه بر تمام حکمتها ، باز از نظر روانشناسی مردها غرور دارند و دوست ندارند که زیرنظر کسی باشند و برعکس زنها دوست دارن یک تکیه گاه داشته باشن و حتی این اجازه گرفتن باعث میشه اونها احساس تعلق به مرد رو داشته باشن .

من در سطحی نیستم که بخوام این بحث رو تشریح کنم یا توضیح بدم ، اما چون دیدم این چیزها داره تو جامعه زیاد میشه ، احساس کردم شما رو یه کم تو فکر ببرم تا دنبالش باشید و در موردش تحقیق کنید . مسلما علمای دینی و روانشناسها دلایل قانع کننده ای برای این بحث دارند .